
پروژه دانشجویی بررسی و شناخت معدن چغارت بافق تحت word دارای 53 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی بررسی و شناخت معدن چغارت بافق تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
فهرست مطالب
کلیاتی پیرامون معدن چغارت 1
زمین شناسی ساختمانی معدن چغارت 11
مکانیک سنگ و تحلیل پایداری شیب 15
ایمنی در معدن چغارت 27
دفتر طراحی 29
واحد استخراج 31
حفاری و آتشباری 34
بارگیری و باربری 43
آزمایشگاه معدنی 44
کارخانه کانه آرایی (سنگ شکنی) 48
تکنولوژی و ارسال 51
کلیاتی پیرامون معدن چغارت
موقعیت جغرافیایی:
معدن چغارت در 14 کیلومتری شمال شرقی شهرستان بافق واقع شده است. بافق نزدیکترین شهر به معدن چغارت میباشد. این معدن در طول جغرافیایی 55 درجه و 24 دقیقه و عرض 45 دقیقه میباشد که در 120 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان یزد واقع شده است.
یک راه آسفالته چغارت ـ بافق و بافق ـ یزد را به هم مرتبط میسازد. طول راه آهن بین اصفهان و بافق 550 کیلومتر میباشد، که مواد اولیهی شرکت ذوب آهن اصفهان از طریق این راه حمل میگردد.
آب و هوا:
با توجه به اینکه چغارت در حاشیهی کویر مرکزی ایرن قرار گرفته است دارای آب و هوای گرم و خشک میباشد. حداکثر درجه حرارت به 50-45 درجه سانتیگراد و حداقل آن به زیر صفر درجه سانتیگراد میرسد، در زمستان یخبندان بندرت مشاهده میشود، میزان بارندگی بسیار کم بوده و در بعضی موارد در صورت طویل شدن مدت بارندگی جریان آبهای سطحی و سیلابها براه میافتد.
وزش باد تقریباً همیشگی است و از جنوب به شمال و در بعضی مواقع از شمال غربی به سمت جنوب شرقی خواهد بود.
متوسط بارندگی در بافق 50 میلیمتر و میزان تبخیر 40 میلیمتر ورطوبت نسبی %27 میباشد.
وسعت شهرستان بافق 20000 کیلومترمربع و ارتفاع آن از سطح دریا 955 متر میباشد و مختصات آن 55 درجه و 3 دقیقه تا 56 درجه و 19 دقیقه طول شرقی و 56 درجه و 19 دقیقه تا 32 درجه و 3 دقیقه عرض شمالی میباشد.
خصوصیات زمینشناسی منطقه:
در ساختمان زمینشناسی منطقه کمپلکسهای گستردهای از سنگهای رسوبی، ولکانیکی، متامورنیک وجود دارد که بعلت پوشیده شدن آنها و کمبود نقشههای زمینشناسی استاندارد بصورت طرحی است که از مطالعات ژئومکانیکی و تحقیقات قبلی و مشاهده در مسیر کمک گرفته شده است.
چینهشناسی منطقه:
سنگ شدگی و درجه متامورف شدگی سنگهای منطقه کانسار، مشخصکنندهی سه نوع کمپکلس پرکامبرین (بطور قراردادی)، مزوزوئیک، کوارترنری دوران چهارم میباشد. قسمت اعظم منطقه بوسیلهی رسوبات آبرفتی دوران چهارم پوشیده شده است که در بین آنها بیرون زدگیهایی از نوع افوزیورسوبی متعلق به دوران پرکامبرین و سنگهای درونی بصورت سکوسکو (جزیره) مانند، نمایان شدهاند. همچنین سنگهای متعلق به دورهی غروزوئیک بیشتر بصورت کوههای مرتفع و سنگی درآمدهاند.
تشکیلات پرکامبرین که ترکیب اساسی آنها بصورت فیلیت، شیستهای کریستالیزه، سنگهای سبز رنگ و مرمر میباشد در قسمت شمال و شمال شرقی بافق قرار گرفتهاند. این تشکیلات بوسیلهی سنگهای نفوذی که دارای سنگهای مختلفی میباشند قطع و در معرفی دگرگون مجاورتی ناحیه ای قرار گرفتهاند، ضخامت این تشکیلات در حدود 1000 متر میباشد.
در بین تشکیلات پرکامبرین تودههای ولکانیکی دریایی دگرگون شدهای که به دوران کامبرین مرتبط میباشد دیده شده است که به سری ریزوووزّو نسبت داده شده است. این تشکیلات بوسیلهی ماسه سنگها، پشت ها (فیلیت، سنگهای آهکی، دولومیتها) سنگهای بیرونی که در بین آنها کنگلومراها و سنگهای توفدار و سلیسی آهندار مشخص و با اندکی جابجایی بر روی تودههای سنگهای پرکامبرین قرار گرفتهاند وضخامت این تشکیلات را با تشکیلات ریف [Refey] در اورال شوروی و سینین [Sinian] میتوان مقایسه کرد و امکان آن میرود که قسمتی از آنها به تشکیلات کامبرین پایینی نسبت داده شود.
این تشکیلات بوسیلهی قسمت عمدهی سنگها در مرز کانسارهای منطقه، شامل سنگهای بیرونی با ترکیبات اسیدی (کوارتز، آلیتوفیر) با رگههای نازکی از سنگهای کربناتی، پشتها ]فیلتها[ ماسه سنگها و سنگهای رسی می باشند.
مرمرها، سنگهای تیز شده و دولومیتها همراه با لایههای نازکی از شیستهای سلیسی میکادار در فاصلهی 3 کیلومتری شرق ـ شمال شرقی کانسار چغارت گسترده شدهاند. سنگهای کربناتی از قرار معلوم در منطقه سنگ معدن کانسار گسترش یافتهاند. ]وجود فسیلها، کربناتیزه شدن و ترکیبات ماشینی کلیست دار و سنگ معدن[ این حقیقت را ثابت میکند. ولی بعداً آنها بوسیلهی حمل متاسوماتیک سنگ معدن پنهان شدهاند. تشکیلات مزوزوئیک در فاصلهی 6 کیلومتری شرق کانسار چغارت قرار گرفته است. آنها بوسیلهی رشته کوههای تخته سنگی که از شمال غرب کشیدهاند مشخص گردیده و اسکلت درهی بافق را تشکیل میدهند. این تشکیلات بنوبهی خود بوسیلهی سنگ آهکها، دولومیتها، لایههای نازک افقی کنگلومرا و در پایین و پایهی آنها بوسیلهی سنگهایی که در قشر عظیم هوا زده شده مشخص گردیدهاند ضخامت این طبقات حدود 400 الی 700 متر میرسد. تشکیلات دوران چهارم بوسیلهی فرماسیون با فشار مختلف رسوبات قارهی سنگی که بوسیلهی اجسام و شنهای بادی ] ماسه نرم و خاک[ همراه باژیپس و نمکها شن، خرده سنگهای مختلف و سنگ معدن مانیتیتدار تشکیل یافته است. ضخامت این تشکیلات به 150ـ100 متر در منطقه کانسار میرسد.
ژنزکانسار:
دربارهی منشأ کانسار چغارت و دیگر تودههای معدنی ناحیه بافق نظرات متفاوتی ارائه شده است. گروهی آن را به تفریق ماگمایی و گروهی دیگر آنرا دگرنهادی یا نیوماتولیتی ـ دگرسانی میدانند و بعضی منشأ ماگماتوژن آن را مشابه کانسار کیرونا در سوئد میدانند. ویژگیهای آلتراسیون، تمرکزآپاتیت، الیمنیت، اسفن و … و منطبق گشتن ناهنجاریهای پرتوزاییهای توریوم ـ اورانیوم، توریوم، اورانیوم و خواستگاه زمین ساختی کانسار از جمله معیارهایی است که این کانسار را از نوع تفریق ماگمایی میتوان معرفی نماید اگر چه تعلق آن به مرحلهی ماگمایی آغازی و ماگمایی پایانی نامشخص است. در اینصورت دگرسانی سنگهای میزبان در اطراف کانسار چغارت میتواند معلول جایگزین توده چغارت به حساب آید. در گزارش Nisco 1976 نوع کانسار از تیپ دگر نهادی (متاسماتیسم) معرفی شده است.
شکل و ابعاد توده چغارت:
بطوریکه در نقشهی زمینشناسی معدن مشاهده میگردد تودهی سنگ آهن شکل بیضی است که قطعهی طویل آن در جهت شمال غربی است.
در امتداد شمال غربی طول توده آهن در حدود 600 متر و پهنای آن 140 تا 250 متر و بطور متوسط 210 متر میباشد. تودهی سنگ آهن بصورت تپهای با ارتفاع 150 متر از سطح آلوریوم اطراف بیرون آمده است. شکل تودهی آهن در عمق بوسیلهی تونلها و سنداژها مشخص شده است.
در پروفیل شمارهی یک شکل سنگ آهن بصورت گوهای است که قاعدهی آن در سطح زمین و تارک آن در عمق زمین است. شیب در هر دو طرف کنتاکت حدود 77 تا 78 درجه به طرف توده است. ضخامت سنگ آهن در این پروفیل در سطح زمین 200 متر و در عمق حدود 80 متر است در پروفیل شمارهی (?) شکل توده آهن بصورت مکعبی است که کنتاکت آن عمودی است و ضخامتش در عمق تغییری نکرده و معادل 200 متر است.
در پروفیل شمارهی (?) شکل توده آهن بصورت مکعبی است که کنتاکت آن عمودی است و ضخامتش در عمق تغییری نکرده و معادل 200 متر است.
در پروفیل شمارهی 3 (?) وضع کنتاکت بطور محسوس تغییر میکند و شیب توده با زاویهی 60 تا 63 درجه بطرف شمال شرقی است.
در پروفیل شمارهی چهار (IV) شیب لایهی سنگ آهن در حدود 53 تا 55 درجه به طرف شمال شرقی و ضخامت آن 200 متر است.
در پروفیل شمارهی پنج (V) شکل توده سنگ آهن مجدداً تغییر میکند بدون اینکه سنداژ شماره 10 خاتمه یافته باشد میتوان شکل آنرا براساس نتایج سنداژ شمارهی 3 تعیین نمود.
پروفیلهای 6 و 8 نشان میدهد که در عمق ضخامت توده کم میگردد.
در صفحهی بعد مقاطع (پروفیلهای) یک تا شش زده شده است.
عملیات ژئوفیزیکی:
در سالهای 75ـ1974 عملیات ژئوفیزیکی زمینی که شامل اکتشافات منیتومتری و کاراتاژ (چاه پیمایی) بود روی معدن چغارت انجام گرفت. اکتشافات مغناطیسی با استفاده از بکارگیری دستگاه مانیتومتر ?-27 در شبکهبندی 20×10 متری در مرزهای توده سنگ انجام گرفت و بعلت اینکه نقاط برداشت شده در یک سطح قرار گیرند، نقطهی مبدأ اختیار گردیده است. مدت زمان رفت و برگشت برابر 3ـ2 ساعت طول کشید طبق تجدید قبلی بعلت تصحیح برداشت از منحنی خطی استفاده شد. با توجه به این امر که زمان رفت و برگشت طولانی نبود (حدود 3ـ2 ساعت) تصحیح تغییرات حوزه مغناطیسی و ضریب حرارتی توأماً محاسبه و اعمال شده است.
با توجه به نتایج حاصله از عملیات اکتشاف مغناطیسی انجام شده و اطلاعات سالهای قبل، نقشه ایزومتریک ?f تعیین گردیده است. مطالعات تکمیلی حوزهی کانسار امکان تغیین ساختمان تکتونیکی کانسار را مشخص نموده است. از اطلاعات حاصل از عملیات منیتومتری در تعیین نقاط حفاری کمک گرفته شده است و نیز در مرحله تغییر چالها از اطلاعات فوق استفاده گردیده است.e
آنالیز شیمیایی:
آنالیز شیمیایی نمونههای ردیفی و گروهی در آزمایشگاه شیمی معدن چغارت انجام شده است. از نمونههای ردیفی تجزیهی آهن و فسفر بدست آمده است.
از نمونه های گروهی تجزیهی کامل: Fe، P، Feo، Sio¬¬2 ، nl20، Cao، Mgo، Mno، Pbo، Ni، Zn، Cu، S، As، Pb، افت آتش، V، Te و رطوبت تعیین شده است.
دو عنصر V و Te (وانادیم و تیتانیم) با متدمکومتری روی طیف سنج تعیین شدهاند.
کیفیت و چگونگی ترکیبات شیمیایی سنگهای معدنی و جانبی:
در کانسار چغارت با توجه به ترکیب عناصر و خصوصیات بافت و ساخت سنگ معدن تعداد پنج کاتاگوری اقتصادی دارد که به شرح زیر میباشد:
1ـ سنگ معدن پرعیار اکسید شده و کم فسفر ]%45 Fe >، %2/0 p < [
2ـ سنگ معدن پرعیار مانتیتها (اکسید نشده و کم فسفر) ]%2/0 p >، %45 [Fe >
3ـ سنگ معدن اکسید شده پرفسفر ]%2/0 p >، %45 Fe > [
4ـ سنگ معدن مانتیتی کم عیار (اکسید نشده) %45 – 20 = Fe فسفر و گوگرد متغیر است.
ساخت سنگهای پرعیار اغلب تودهای بوده و تقریباً %95 قسمت سخت توده معدنی را تشکیل میدهد.
5ـ سنگ معدن سانتینی (غیر اکسیده) پرفسفر ]%45 Fe >، %2/0 [ P>
سنگ معدن کم عیار در زدن کنتاکت جانبی با سنگهای معدنی پرعیار تشکیل شده و مقدار %5 کل ذخیره کانسار را تأمین میکند.
در مرحله محاسبهی ذخیره با استفاده از حد متوسط وزنی میانگین عناصر اصلی تعیین و نیز نتایج اکتشاف سالهای 71 ـ 1961 و 75 ـ 1974 و نیز اطلاعات حاصل از عملیات اکتشافی افقهای 1230 متر در زمان محاسبات ذخیره استفاده و نتایج فوق در جدول نشان داده شده است. سنگ معدنهای کم فسفر ـ سنگ معدنهای پر فسفر ـ سنگ معدنهای کم عیار ـ سنگ معدنهای پرعیار.
عناصر اکسیده ـ غیراکسیده
مجموع آهن: 6/61 8/59 34/54 41/56 73/34
فسفردار: 07/0 05/0 48/1 98/0 83/0
گوگرددار: ـــ ـــ ـــ ـــ 22/0
پایین بودن مقدار آهن در سنگ معدن فسفردار توجه زمین شناسان را به این امر جلب نموده که چگونگی آپاتیتی شدن در قسمت بالا که بدلایل کریستالیزه شدن مجدد تودهی معدنی و جایگزینی آپاتیت بجای مانتیت بوده است، تشریح گردد. منحنی که از تعدادی آنالیزهای شیمیایی گردیده بنحوی نشان میدهد.
منحنی تابع بین مقدار فسفر و آهن در سنگ معدنهای مانتیت پرعیار کم فسفر (%2/0 P <)
•ـ نقاط متوسط مقدار فسفر در سنگ معدن در هر درجه بندی آهن در (1%)
?ـ نقاط یکنواخت
منحنی تابع بین مقدار فسفر و آهن در سنگ معدن مانتیت پرعیار فسفردار (%2/0 P>
•ـ نقاط متوسط مقدار فسفر در سنگ معدنها در هر درجهبندی آهن (درجهبندی آهن در %1)
x، ?، ?ـ نقاط یکنواخت منحنی
عناصر درصد
Sio2 09/0
Tio2 06/0
Fe2O3 2/68
مجموع Feo 1/31
مجموع Fe 8/71
مانتییت Fe 4/70
غیر مانتییت Feo 8/0
Cao 16/0
Mgo 05/0
V2O5 18/0
Co2 09/0
افت آتش --
مجموع 37/100
دخایر کانسار:
براساس اطلاعات اکتشافی سالهای 1971ـ1961 معادل 160 میلیون تن و در سال 1975ـ1971 ذخیرهی قطعی زمینشناسی معادل 216 میلیون تن برآورد شده است.
محاسبات ذخایر کانسار چغارت براساس چگونگی و مشخصات به شرح زیر است:
1ـ سنگ معدن پرعیار: مجموع مقدار آهن از 45 درصد بیشتر باشد.
2ـ سنگ معدن کم فسفر: مقدار فسفر از %2/0 کمتر باشد.
3ـ سنگ معدن پرفسفر: مقدار فسفر از %2/0 بیشتر باشد.
4ـ حداقل مجموع مقدار آهن به صرفه در بلوک محاسباتی %50 در نظر گرفته شده است.
5ـ سنگ معدن کم عیار: مجموع مقدار آهن بین 45ـ30 درصد باشد.
6ـ حداقل ضخامت تودههای سنگ معدن که از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است و جزء ذخیره محاسبه گردیدهاند معادل 2 متر میباشد.
جهت¬آشنایی بیشتر با مشخصات ذخایر معدن در جدول زیر ترکیب درصد سنگ آهن چغارت آورده شده است:
ردیف نوع سنگ آهن ذخیره به میلیون تن حد متوسط عناصر به درصد
آهن فسفر
1 پر عیار کم فسفر غیراکسیده 279/131 8/59 05/0
2 پرعیار پرفسفر غیراکسیده 56/5 4/56 98/0
3 پرعیار کم فسفر اکسیده 667/5 6/61 07/0
4 پرعیار پرفسفر اکسیده 1/17 34/54 48/1
5 سنگ آهن کم عیار 95/10 7/34 83/0
جمع 583/215 38/58 45/0
زمین شناسی ساختمانی معدن چغارت:
معدن چغارت از چهار بلوک تکتونیکی اصلی تشکیل شده است:
1ـ بلوک تکتونیکی شمال غربی 2ـ بلوک تکتونیکی شمال شرقی
3ـ بلوک تکتونیکی جنوب غربی 4ـ بلوک تکتونیکی جنوب شرقی
دوگسل اصلی (4 و 3) حد فاصل بین بلوک شمال غربی معدن هستند که در واقع این بخش از ذخیره را از معدن جدا کردهاند، دو گسل موازی همراه با زون خرد شده و میلونتیزه با ضخامت حداقل cm5 تا بیش از m50 در قاعدهی معدن در جنوب شرق حد فاصل سنگ آهن و سنگهای دربرگیرندهی معدن وجود دارد. آن قسمت از ذخیره که مابین گسل بلوک شمال غربی و بلوک جنوب شرقی قرار میگیرد در واقع ذخیره اصلی بشمار میرود که خود از دو بلوک تشکیل شده است:
بلوک تکتونیکی شمال شرقی و بلوک تکتونیکی جنوب غربی
این دو بلوک ساختمان یک گرابن را تشکیل میدهد که در امتداد دو صفحه گسل موازی با امتداد شمال غربی ـ جنوب شرق و با شیب به طرف جنوب غرب بالا آمده است.
بلوک جنوب شرقی نسبت به دو بلوک شمال شرقی و جنوب غربی ساختمان هورست گرابن دارد، بدین شکل که بلوک باطله جنوب شرقی نسبت به بلوک آهن جنوب شرقی بالا آمده است، بلوک تکتونیکی جنوب شرقی در مجموع نسبت به دو بلوک شمال شرقی و جنوب غربی بالا آمده است.
بنابراین ذخیره اصلی و عمیق با بلوک اصلی که بطور نسبی ثابت مانده و همهی حرکتها و جابجاییها حول آن صورت گرفته است، بین گسل شماره (1) و دو گسل شمارهی (2) و (8) محدود میباشد.
بلوک تکتونیکی شمال شرقی و بلوک تکتونیکی جنوب شرقی در واقع تکتونیزهترین قسمتهای معدن به شمار میروند.
بلوک تکتونیکی شمال شرقی
این بلوک حول گسل شماره (2) و (8) بطرف بالا حرکت نموده و از آن جدا شده است و شامل بلوکهایی از سنگهای ماسیر و عیار بالا و مجموع کم عیار و پرفسفر و پرسولفورتیتان دار و حاوی عناصر رادیواکتیو، مس، منگنز و زونهای مینرالیزه آمفیبول بعلاوه کانیهای عناصر مذکور میباشد. وسعت منطقه خرد شده و ریزش در این بلوک حد واسط پروفیل 6 و 8 در وضع فصلی بیش از سایر قسمتها است و به تدریج با پایین رفتن معدن وسعت بیشتری مییابد. محدوده دارای بافت برشی از سطح فصلی تا افق 875 میباشد. این قسمت که دارای ساختمان و بافت هتروژن است از سطح (تا افق 1130)علاوه بر این ویژگی در محدوده ی گسلهای متعددی نیز قرار دارد که زونهای میلونیتزهای را در افقهای مسطحی به ضخامت 15 متر ایجاد مینماید ولی بتدریج ساختمان یکدستی از نقطه نظر تکتونیکی پیدا میکند بطوریکه در افق 1075 مجموع گسل ها به گسل واحدی تبدیل میگردند و بصورت لنزها و بلوکهایی از سنگ آهن با مجموع مینرالیزه و سنگهای متامورف آمفیبولیزه با بافت برشی ]قطعات اصلی با ترکیب سیلیسی و سیمان آن آمفیبول و فلدسپات و بیشتر آمفیبول میباشد که حاوی فسفر، سولفور و … میباشد[ مشخص میگردد. همانطور که روی نقشه دیده میشود هرچه به طرف جنوب شرق نزدیک میشویم منطقه بلوک تکتونیکی شمال شرقی دارای ساختمان خرد شده شدیدتری میگردد و از طرفی مجموع سنگهای با بافت برشی و هتروژن در حد واسط بلوک جنوب شرقی، بلوک شرقی و بلوک شمال غربی گسترش مییابد. میزان جابه جایی بلوک شمال شرقی نسبت به بلوک جنوب غربی در مقایسه با میزان جابهجایی بلوک جنوب شرقی نسبت به بلوک شمال شرقی بسیار کمتر است بطوریکه در قسمت جنوب شرقی معدن ذخیره درافق 1175 متری تمام میشود در حالیکه در قسمتهای عمیق معدن در بعضی از قسمتها ذخیره تا افق 675 متری ادامه دارد بنابراین اگر میزان جابهجایی متوسط بلوک جنوب شرقی را نسبت به ذخیره اصلی 500 متر حساب کنیم بلوک تکنونیکی شمال شرقی نیز نسبت به ذخیره اصلی 250ـ200 متر بطرف بالا حرکت کرده است.
بلوک تکتونیکی جنوب شرقی:
این بلوک شامل دو قسمت اصلی باطله و سنگ آهن است که بوسیلهی گسلهایی با امتداد تقریباً شرقی ـ غربی و باطله به طرف شمال از معدن جدا شده است و ساختمان هورستی دارد. در مقطع C-D مجموع سنگهای هبوزنگ متامورف و متاسوماتیزه در برگیرنده بلوک سنگ آهن که در قسمت جنوب شرقی معدن در بالاترین افق در وضع فعلی دیده میشود بلوک بالا آمدهای است که قسمت اعظم آن را باطله تشکیل میدهد و بطور نسبی بیشترین بالاآمدگی را دارد (بیش از 500 متر).
ماکزیمم خردشدگی در این بخش در قاعدهی معدن در جنوب شرق است که وسعتی را بالغ بر 30 متر میلونتیزه کرده و در قسمتهای مجاور بلوک تکتونیکی شمال شرقی تا بیش از 100 متر را شدیداً خرد نموده است. وسعت خردشدگی و تکتونیک در منطقه حائل بین بلوک تکتونیکی جنوب شرقی و بلوک و بلوک شمال شرقی بسیار زیاد است. با توجه به شیب گسلهای این بخش از معدن که همگی به طرف توده معدن است به تدریج زون خرد شده فوق به سمت داخل معدن کشیده میشود و در افقهای پایینتر بتدریج کمتر میشود (مرز منطقه تکتونیکی و خرد شده بلوک جنوب شرقی روی نقشه مشخص شده است.)
بلوک تکتونیکی جنوب غربی:
این بلوک که بعبارتی ذخیره اصلی معدن بشمار میآید دارای یک گسل اصلی است ]گسل شماره 1[ بالا آمدگی قسمت کمر بالای این گسل باعث قطع ذخیره در زیر این قسمت شده است این گسل با گسل موازی آن که مرز بین بلوک شمال شرقی و جنوب غربی بشمار میآید ساختمان گرابنی را میسازد که قبلاً شرح آن داده شده است.
گسل شماره (7) به طرف معدن شیب دارد و تقریباً عمودی است، بنابراین این بلوک علیرغم وضع فعلی آن به شدت تکتونیکی و بهم ریخته بنظر میآید خارج از محدوده گسل شماره (7) دارای ساختمان نسبتاً سالمتری است.
ساختمان بلوک و هورست گرانبی در مقیاس کوچکتر در همه قسمتها و داخل بلوکهای اصلی به همراه حرکتهایی در مقیاس کمتر همه جا وجود دارد و در شرایط فعلی نیز حرکات نسبی بلوکها روی هم بخصوص در مواقع آبشاری وجود دارد و به همین دلیل بسیاری از آییند گسلها که در قسمت استخراج دیده میشود مربوط به حرکتهای ثانوی بلوکها نسبت به همدیگر است...

- ۹۵/۰۶/۰۴