
پروژه دانشجویی پایان نامه بررسی و نقد عقاید زرتشتیان در توحید، نبوّت، معاد از منظر قرآن تحت word دارای 157 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی پایان نامه بررسی و نقد عقاید زرتشتیان در توحید، نبوّت، معاد از منظر قرآن تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی پایان نامه بررسی و نقد عقاید زرتشتیان در توحید، نبوّت، معاد از منظر قرآن تحت word
مقدمه ;;
فصل اول : کلیات تحقیق:(28-4)
1-بیان مسأله;;
2-علت انتخاب موضوع و اهمیت و فایده آن ;
3-تاریخچه و پیشینه پژوهش;
4-سؤالات پژوهش ;
5-فرضیه های پژوهش;;
6-روش پژوهش ;;;;
7-ساختار پژوهش ;;;;
8-محدودیتها و مشکلات و موانع پژوهش ;;;;
9-شرح حال اشوزرتشت ;;;;;
1-9-1-ولادت زرتشت ;;;;
1-9-2-پدر، مادر، فرزندان و همسران زرتشت;;
1-9-3-نامهای زرتشت ;;;;;
1-9-4-زادگاه و موقعیت جغرافیایی و سکونت زرتشت ;;;;
10-اوستا و بخشهای آن ;;;;
11-آداب و رسوم ;;;
1-11-1-جشن نوروز ;;
1-11-2-جشن سده ;
1-11-3-جشن مهرگان
1-11-4-جشن تیرگان ;;;;
1-11-5-چشن گاهنبار ;;;;
12-فَرَوَهَر ;;;;;;;;
13-رسالت زرتشت;;;;;
14-زرتشت در قرآن و احادیث;;;;;
فصل دوم: توحید:(74-36)
2-مفهوم توحید;;;;
2-1-توحید در لغت ;;
2-2-توحید در اصطلاح ;
2-3-نگاهی به عقاید زرتشتیان در توحید ;;
2-3-1-ثنویت زرتشتی
2-3-2-نظر محققین درباره توحید در دین زرتشت ;;
2-3-3-خدا در گاتاها (اهورامزدا) ;;;
2-3-4-نامها و صفات اورمزدیشت ;;
2-3-5-آتش و قبله در زرتشت ;;
2-3-6-نسبت آتش پرستی ;;;
2-3-7-نقش ایزدان ;
2-3-8-نیروهای شرّ ;;;
2-3-9-مفهوم ذات متعال اهورامزدا ;;
2-3-10-توحید در قرآن ;;;;
2-3-11-نامهای خداوند در قرآن ;;;
2-4- اشتراکات عقاید زرتشتیان با دیدگاه قرآن در توحید ;;;
2-4-1-توحید ذاتی ;;;
2-4-2-توحید در عبادت ;;;
2-4-3-توحید خالقیّت ;;
3-4- افتراقات عقاید زرتشتیان با دیدگاه قرآن در توحید ;;
3-4-1-تفاوت الله با اهورامزدا ;;;;;
3-4-2-تفاوت شیطان با اهریمن ;;
3-4-3-اختلاف در عبادت، جهت، وقت ;;;
3-4-4-اختلاف در توحید ربوبیّت ;;
3-4-5-اختلاف در توحید افعالی ;;;
3-4-6-اختلاف در توحید صفاتی ;;;
فصل سوم: نبوّت:(105-76)
3-مفهوم نبوّت;;;;
3-1-نبوّت در لغت ;;;;;
3-2-نبوّت در اصطلاح;;;;;;;
3-3-نگاهی به عقاید زرتشتیان در نبوّت ;;;;;;
3-3-1-سیمای زرتشت ;;;;;
3-3-2-توصیف عقاید زرتشتیان در نبوت ;;;
3-3-3-اهداف بعثت از نگاه زرتشت ;;;
3-3-4-انتخاب آزاد ;;;;;;;
3-3-5-اوصاف شخص رسول ;;;;;;
3-3-5-1-بشر ;;;;;
3-3-5-2-منتخب از بین مردم و هم زبان با قوم خویش;
3-3-6-ویژگی رسالت زرتشت ;;
3-3-6-1-هدایتگری و دعوت به یگانه پرستی ;;;;;;;
3-3-6-2-مبارزه با مفاسد و زشتیهای رایج اجتماعی ;;;;
3-3-7-اعتقاد زرتشتیان درباره متن کتاب مقدس ;;
3-3-8-معجزه اشوزرتشت ;;;;;
3-3-9-ارهاصات (نشانههای پیش از نبوت در هنگام تولد یا بعد از آن);;
3-4- اشتراکات عقاید زرتشتیان با دیدگاه قرآن در نبوّت ;;
3-4-1-پیامبر خدا ;;;
3-4-2-معجزه ;;;
3-4-3-دعوت مردم ;;;;
3-4-4-جهانی بودن دین ;;;;
3-4-5-اشتراک در توحید، نبوّت، معاد ;;;;;;
3-5- افتراقات عقاید زرتشتیان با دیدگاه قرآن در نبوّت ;;;;
3-5-1-نوع معجزه ;;;;;;
3-5-2-پذیرش پیامبران گذشته ;;;;
3-5-3-زمان آغاز رسالت ;;;
3-5-4-تفاوت مراتب پیامبران در فضیلت ;;;;;
فصل چهارم: معاد:(142-107)
4-مفهوم معاد ;;;;;;;;;;
4-1-معاد در لغت ;;;;;;;
4-2-معاد در اصطلاح ;;;;;;
4- 3- نگاهی به عقاید زرتشتیان در معاد ;;;;;;;;
4-3-1-مرگ ;;;;;;
4-3-2-مرگ در باور زرتشتی ;;;;
4-3-3-مرگ در باور اسلامی ;;;
4-3-4-مرگ در قرآن ;;;;;
4-3-5-مقایسه مرگ در باور اسلامی و زرتشتی ;;;;;
4-3-6-باور اشوزرتشت به جهان واپسین و آخر عاقبت جهان ;;;
4-3-7-برج سکوت ;;;;
4-3-8-غسل، دفن و آیین خاکسپاری;;;
4-3-9-آیات و روایات درباره معاد ;;
4-3-10-پل صراط یا چینوت ;;;;;;
4-3-11-پاداش و کیفر بهشت و جهنم و پیام زرتشت ;;;;
4-3-12-اعتقاد به روز جزاء ، بهشت و دوزخ ;;
4-4- اشتراکات عقاید زرتشتیان با دیدگاه قرآن در معاد ;;;
4-4-1-وجود مرگ و فناناپذیری روح ;;;
4-4-2-غسل و کفن و دفن میّت ;;;
4-4-3-محاسبه اعمال بوسیله ترازو ;;;
4-4-4-پل یا صراط ;;;;
4-4-5-اعتقاد به روز جزاء ;;;;
4-4-6-بهشت و دوزخ ;;;;;;
4-4-7-منجی مورد انتظار ;;;;
4-4-8-خلود و جاودانگی ;;;
4-5- افتراقات عقاید زرتشتیان با دیدگاه قرآن در معاد ;;;;
4-5-1-اختلاف در نام پل;;;;
4-5-2-شفاعت ;;;
4-5-3-برزخ ;;;;;
4-5-4-نام فرشته مرگ ;;;
4-5-5-نام منجی بشریت ;;;;;;
4-5-6-عمر دنیا ;;;;;;
4-5-7-نوع بهشت و جهنم ;;;;;
نتیجه گیری;;;;;;;
واژه نامه ;;;;;;;
فهرست منابع 142
1- بیان مسئله
یکی از ادیان موجود در جهان دین زرتشت است که از آن به عنوان دین آسمانی نیز یاد شده است. نام کتاب مقدس زرتشتیان اوستا و نام پیامبرشان اشوزرتشت میباشد
بین آموزههای اسلام و آیین زرتشتی قرابتهای زیادی دیده می شود در اسلام خدا، شیطان، نیروهای شیطانی و ; است در زرتشت اهورا، اهریمن، ; وجود دارد
در اسلام فرشتگان هستند و در آیین زرتشت امشاسپندان و فروهرها
فرجام جهان در اسلام ظهور مصلح آخرالزمان، جهان آخرت، پل صراط است و در زرتشت ظهور سوشیانس، جهان آخرت، پل چینود که همه حکایت از اشتراکهای زیاد این دو آیین آسمانی دارد
در این تحقیق عقاید زرتشتیان در سه اصل توحید و نبوّت و معاد مورد بررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از دیدگاه قرآن، اشتراکات و افتراقات دین زرتشت و اسلام در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است
2- علت انتخاب موضوع و اهمیت و فایده آن
این تحقیق عقاید دین زرتشتی که دین ایرانیان باستان بوده و اکنون در حال انقراض و از بین رفتن است با اعتقادات دین اسلام مقایسه میشود، تا مشخص شود ایرانیانی که با دعوت پیامبر اسلام حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به اسلام گراییدهاند با ایرانیانی که بر دین کهن ایرانی یعنی زرتشت پابرجا ماندهاند در اصول اعتقادی مانند توحید، نبوت و معاد با هم چه اشتراکاتی دارند و تفاوت آنها در چه حدّی است
از آنجا که برای پذیرش هر دینی نیاز به تحقیق و تفحص است؛ و تحقیق و پژوهش در اصول اعتقادی ضرورت دارد، انگیزهای شد تا در مورد یکی از ادیان زنده دنیا که دین زرتشتی می باشد و محل سکونت آنها کشورهای آسیایی و ایران خصوصاً استان یزد میباشد پژوهشی انجام شود
برای ایرانی مسلمان، مطالعه و بررسی آیین زرتشت و فلسفه و اخلاق آن فرصت مغتنمی است برای آشنایی و شناخت بیشتر اسلام؛ زیرا پیروان این دو دین بزرگ مانند دو رود خروشان در این سرزمین با هم تلاقی و تعامل بسیار داشتهاند. شباهتها و همسانیهای این دو دین در عرصه باورها، ضرورت آشنایی عمیقتر مسلمانان از آیین زرتشت را ضروریتر میکند
این پژوهش برای آشنایی بیشتر مسلمانان با عقاید زرتشتیان کشورمان میباشد و نیز پاسخی بر سؤال دوران کودکیام که زرتشتیان شهرمان چه عقایدی دارند که معلم زرتشتی من نمیتوانست قرآن را تدریس کند و معلم دیگری در ساعت قرآن، در کلاس ما حاضر میشد
3- تاریخچه و پیشینه پژوهش
کتابی که امروز به عنوان کتاب دینی زرتشتیان با نام اوستا در دنیا مشهور است مجموعهای از نمازها، سرودها، مراسم و آداب دینی است؛ آن قسمت از اوستا که به گاتها مشهور است پیام آسمانی اشوزرتشت میباشد
کتاب اوستا و ترجمههای آن از جمله گاتاها،سرود زرتشت، یسنا، یشتها، ویسپرد و خردهاوستا ترجمههایی به زبان فارسی هستند که ابراهیم پورداوود آن را به نگارش درآورده است همچنین گفتاری درباره دینکرد نوشته جواد مشکور عصر اوستا ترجمه مجیدرضی و گنجینهاوستا تألیف هاشم رضی، ارداویراف نامه تصحیح و ترجمه محمدمعین ما را با عقاید زرتشتیان آشنا میکند
الملل والنحل ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی، خرده اوستا ترجمه و تفسیر موبد اردشیر آذرگشسب ادیان بزرگ جهان نوشته هاشم رضی، آثار الباقیه ابوریحان بیرونی ترجمه علیاکبر داناسرشت، تاریخ جامع ادیان نوشته جان بیناس، زرتشت پیغمبر ایران باستان اثر پرفسور ا. و. وجکسن کتابهایی هستند که به توصیف عقاید زرتشتیان پرداخته است
کتابهای المیزان علامه طباطبایی، معاد در قرآن آیت الله جوادی آملی، التوحید محمدبن علی بی بابویه شیخ صدوق، کتابهای خدمات متقابل اسلام و ایران، معاد، نبوت، عدل الهی نوشته شهید مرتضی مطهری در زمینه دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گرفته و همچنین مقالاتی در مجلات تخصصی کلام، فصلنامه کلام اسلامی صباح، طهور تا حدی به این مطالب پرداخته است اما اثری که صرفاً این دو دین را در مورد اصول توحید و نبوّت و معاد مورد مقایسه قرار دهد و اشتراکات و افتراقات آن را بیان کند نوشته نشده است. در این اثر دیدگاه اعتقادی زرتشیان در حوزه توحید، نبوّت و معاد با دیدگاه اسلام که بیشتر برگرفته از قرآن است، مقایسه خواهد شد
4- سؤالات پژوهش
سؤال اصلی : زرتشتیان درباره توحید، نبوّت، معاد چه اعتقادی دارند و دیدگاه قرآنی در این عقاید چیست؟
سؤالهای فرعی پژوهش
1- اشتراکات و افتراقات زرتشتیان در مورد توحید با دیدگاه قرآن چیست ؟
2- اشتراکات و افتراقات زرتشتیان در مورد نبوّت با دیدگاه قرآن چیست ؟
3- اشتراکات و افتراقات زرتشتیان در مورد معاد با دیدگاه قرآن چیست ؟
5- فرضیه های پژوهش
فرضیه سؤال اصلی : عقاید زرتشتیان در توحید و نبوّت و معاد با دیدگاه قرآن رابطه قرابت و نزدیکی دارد
فرضیه سؤالهای فرعی
1- بین دیدگاه زرتشتیان و قرآن در مورد توحید ذاتی و خالقیّت قرابت و نزدیکی وجود دارد
2- بین دیدگاه زرتشتیان در مورد نبی این اشتراک وجود دارد که هر دو پیامبر را بشر می دانند اما در نوع معجزه تفاوت دارند
3- زرتشتیان درخصوص حتمیّت مرگ و حیات پس از آن با قرآن اتفاق نظر دارند اما درخصوص برخی مسائل مانند نام پل، نحوه محاسبه و غیره با هم اختلاف دیدگاه دارند
6- روش پژوهش
این پژوهش براساس روش توصیفی تحلیلی میباشد که سعی شده عقاید در عرصه توحید، نبوّت و معاد زرتشتیان از منابع خودشان استخراج و ضمن توصیف با منابع اسلامی مخصوصاً قرآن مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد
7- ساختار پژوهش
در فصل اول با عنوان “کلیات” به شرح حال اشو زرتشت و مباحث دیگر پرداخته شده است و نیز در ابتدای هر فصل به مفهوم شناسی و کلمات کلید پرداخته شده است. در فصل دوم عقاید زرتشتیان در توحید تبیین شده و سپس اشتراکات عقاید زرتشتیان با دیدگاه قرآن در توحید و در ادامه، افتراقات آن بررسی شده است
در فصل سوم، عقاید زرتشتیان در نبوّت و افتراقات و اشتراکات آن با دیدگاه قرآنی بحث شده است. در فصل چهارم، همین محورها در موضوع معاد پی گرفته شده است. و در ادامه نتیجه تحقیق حاضر، تبیین شده است.
8- محدودیتها ، مشکلات و موانع پژوهش
از عمدهترین مشکلات این پژوهش در دسترس نبودن منابع دست اول زرتشتیان و آشنا نبودن با زبان سانسکریت بود که برای فهمیدن لغات دشوار آن زمان زیادی صرف شد. همچنین یکی از موانع پژوهش در منبع اصلی، یعنی اوستا بود که چند هات به عنوان سخنان اشوزرتشت بیان شده بود و بقیه کتاب توسط موبدان تفسیر شده بود که در اصل سخن پیامبر نبود که به عنوان سند قرار گیرد، بلکه سلیقه های شخصی افراد بود که به عنوان اعتقادات زرتشتیان به کتاب اضافه شده بود و یکی از محدودیتها در این زمینه کم بودن ترجمهها و مطالب علمی بود
9-شرح حال اَشوزرتشت
زرتشتیان پیامبرشان را اشوزرتشت مینامند چرا که اعتقاد دارند چکیده پیامهایی که پیامبرشان برای بشر آورده پیام اشویی است که بارها در گاتاها و در تمام اوستا نیز به این واژه اشاره شده است. و اشو یعنی پاک به معنی کامل کلمه « پاکی تن و روان و راستی و درستی و عشق اهورایی[1]
با توجه به منابع دینی زرتشتیان، اشوزرتشت در زمان پادشاهی لهراسب در مکانی به نام شهر رغه[2] یاری که در کنار دریاچه چیچست واقع بوده به دنیا آمده است. که ایرانیان و اکثر دانشمندان باور دارند که دریاچه چیچست همان دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه امروزی میباشد. ونظریهای که امروزه بیشتر طرفدار دارد این است که دریاچهی چیچست دریاچه هامون یا آمودریا،میدانند، که آریاییها در آنجا زندگی میکردهاند[3]
طبق مدارک تاریخی که مورخین ارائه کردهاند زرتشت تنها نوزادی بوده که موقع تولد خندیده است و این مسئله در بندهای 95-93 فروردین یشت، فرگرد19 وندیداد اشاره شده، مورخین یونانی نیز این مطلب را تأکید کردهاند و زرتشت در سن سی سالگی به پیامبری مبعوث میگردد[4]
1-9-1- ولادت زرتشت
در اغلب کتابها بیان شده است که زندگی اشوزرتشت معلوم نیست و درباره زمان زرتشت از ششصد سال پیش از مسیح تا شش هزار پیش از مسیح اختلاف است. ولی محققین غالباً زمان زرتشت را ششصد سال قبل از مسیح میدانند [5]
آقای خورشیدیان نویسنده کتاب پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان ، که خود یک جرّاح چشم و موبد هستند در صفحه 16 کتابشان اینگونه میگوید
« چون همه پیامبران و بزرگان باستان زمانی که به دنیا آمدهاند کسی خبر نداشته که این کودک در بزرگی به این پایه مینوی خواهد رسید و تاریخ زایش او مهم خواهد شد و در ضمن شناسنامه هم که وجود نداشت که تاریخ دقیق را ثبت کنند، به ناچار تاریخ زایش آنها را بعدها با توجه به شواهد حدس میزدند و یا از بستگان نزدیک پرسیده میشد. بنابراین نخستین روز زایش هیچ پیامبری مشخص نیست . در مورد مسیح که تولد او را اوائل دی ماه دانستهاند به خاطر اختلاف بین فرقههای مختلف مسیحی پنج روز را که کریسمس مینامند تا همبستگی ایجاد شود. همچنین در مورد تولد حضرت محمّد(صلّیالله علیه و آله و سلّم) بین پیروان مذهب شیعه و سنی هفت روز اختلاف است که آن را هفته وحدت میگویند تا موجب اتحاد و همبستگی شود.آنچه در تاریخ سنتی و در اوستا پیاپی آمده روز زایش اشوزرتشت خورداد از ماه فروردین که روز ششم فروردین میشود بوده است. از نظر ایشان محل زایش با تاریخ تولد پیامبر اهمیتی ندارد. مهم پیام پیامبر است و اثری که این پیام در سرنوشت مردم اثرگذار است.»[6]
تاریخ سنتی حیات زرتشت، چون با افسانه و اسطوره با اقبال محققان روبهرو نشده است، تاریخگذاری با محاسبه ارقام و اعداد هم مانند تاریخ سنتی مشخص نیست پس باید حیات زرتشت را بر پایه کهنگی زبان گاتاها و یشتهایی که از تجدد طلبی زرتشتیان در امان ماندهاند تعیین کرد و از این طریق میتوان زمان تقریبی حیات زرتشت را به دست آورد. و محققان با رعایت همین طریقه زمان نزدیک به او را برآورد کردهاند و اکثر محققان بر این باورند که زرتشت در حدود نیمه هزاره اول پ.م یا در حدود سده هفتم یا هشتم پ.م پا به عرصه وجود نهاده است[7]
1-9-2-پدر، مادر، فرزندان و همسران زرتشت
پدر زرتشت پوروشسب و مادرش دوغدو از خانواده سپیتمه[8] یا اسپنتمان میباشد[9]
بر طبق تاریخ سنتی، زرتشت سه همسر برگزیده است؛ ولی در داستانها فقط نام زن سوم او به نام هووی[10] مؤنث
هووَ به معنی دارنده گاو خوب از خانواده هوگوه[11] آمده که دختر فَرشوشتره[12] بود است[13]
نام دو همسر دیگر زرتشت معلوم نیست. به روایت سنتی یک پسر به نام ایَست و استَرَه[14] و سه دختر به نامهای تریتی، فرین و پورچیستا از همسر اول زرتشت میباشند. اُروَتدنَرو خورشیدچهر از فرزندان همسر دوم زرتشت هستند. و هوشیدرو هوشیدر ماه و سوشیانت سه پسری هستند که فرزندان هووی، همسر سوم زرتشت میباشند که در آخرالزمان ظهور خواهند کرد[15]
1-9-3- نامهای زرتشت
نام حقیقی زرتشت آنگونه که در گاتاها آمده زرتوشتره اسپیتامه است. (یسناهات 29 بند8) یونانیان زرتشت را زروآستر مینامند و بر این باورند که این نام از کلمه آستر یا استر (ایستار) به معنی ستاره مشتق شده و مفهوم آن ستاره شناس بوده است. زولستر شرق شناس آلمانی نام زرتشت را صاحب شتر زرین تفسیر میکند
یوستی، محقق آلمانی این نام را مرکب از زر به معنی زرین و استر یا ستاره دانسته و آن را ستاره زرین بیان میکند. ماکس مولر دانشمند آلمانی الاصل استاد آکسفورد صاحب شتر جسور تفسیر میکند. جکسون، دانشمند انگلیسی معنی این نام را دارنده شتر پیر یا خشمناک میداند. بویس، مستشرق انگلیسی نام زرتشت را آنکه شتر میراند یا آنکه شتر را اداره میکند تعبیر کرده است[16]
مارتین هاوگ، مستشرق آلمانی بر این باور است که این کلمه در اصل جارات-اوتارا بوده است که به سانسکریت ستایش کننده عالی معنی میدهد. بارتولومه در ابتدا بر این باور بود که نام زرتشت ترکیبی از دو کلمه زرت و اشترا بوده و آن که به آبادانی مرتع تمایل دارد معنی میدهد ولی بالاخره معتقد میشود که نام زرتشت از کلمه شتر مشتق شده است او می نویسد بنیانگذار مذهب ایرانی یک نام کاملاً وطنی و خانه درآمد دارد و اتفاقاً به همین جهت باید آن را اصیل دانست .اعراب نام زرتشت را زر-وشت یا سلطنت زرین تفسیر کردهاند
بالاخره محققین زرتشتی نظیر آذرگشسب و پوروالا چنین تعبیر میکنند که نام اصلی زرتشت اسپیتامه بوده و هنگامی که به پیغمبری مبعوث گردیده، لقب زرتشت به او اعطا شده است. این نام ترکیبی از اوش به معنی سوزاندن و درخشیدن، و زر به معنی زرین و طلایی است. گاو وحشی در بین هندوان اوشترا نامیده میشود زیرا دارای رنگ سوخته است از این توجیه نتیجه میگیرند که زرت اوشتر یعنی کسی که چهرهاش از نور خدا درخشان است و به عبارت دیگر هالهای از نور بر گرد چهره اوست. در تصاویری که از زرتشت ارائه میشود این نظر منعکس گردیده، و او را چون مقدسین مسیحی و امامزادههای ایرانی، با هالهای از نور نقّاشی میکنند
آذرگشسب(Azar Goshasb) مینویسد
« اسفتمان پس از رسیدن به مقام پیمبری با کنیه زرتشت مفتخر گردیده بنابراین سخنی نامعقول است اگر بگوییم پیمبر پس از رسیدن به چنین مقام والای روحانیت، به لقب دارنده شتر پیر یا زردرنگ، مفتخر گردیده است او به غربیان انتقاد میکند که نادانسته زرتشت را با شتر و حیوان گردن دراز مربوط ساختهاند! و بالاخره نتیجه میگیرد که زرتشت دارای مفهوم کسی که چهرهاش از نور خداوندی روشن است و هالهای از روشنایی گرد سرش میدرخشد میباشد.»
آذرگشسب مینویسد
« شتر حیوانی نبود که در بین آریاهای ایرانی اهمیت داشته باشد تا دارنده آن به خود مباهات کند بنابراین دارنده شتران زردرنگ و پیر و خشمگین هیچ چسبندگی با نام پیمبر ایران ندارد»[17]
اگر به واقعیت توجه کرده و نام زرتشت را آنسان که در گاتاها آمده و با زمان و مکان زادگاه او سازش دارد توجیه کنیم میفهمیم که در جامعه رمهدار سه هزار سال قبل که چارپایان و رمه بزرگترین سرمایه بود، اغلب نامهایشان ترکیبی با نامهای حیوانات اهلی بوده است.نام گاو و اسب و شتر که عامل اصلی در زندگانی مردم خوارزم و باکتریا، زادگاه زرتشت بوده است در ترکیب نامهای این مردم به وفور به کار گرفته میشده است
در اوستا و حتی گاتاها نامهای مرکبی در ارتباط با اسب و گاو و شتر وجود دارد مانند پوروشاسپه پدر زرتشت به معنی دارنده اسب سیاه سفید یا خاکستری، ویشتاسپه، حامی مشهور زرتشت به معنی دارای اسب سرکش. در ارتباط با گاو مانند دوغدوه، نام مادر زرتشت به معنی دوشنده شیر گاو و در ارتباط با شتر مانند فرشاوشتره از پیروان مشهور زرتشت به معنی صاحب شتر تیز و درخشان و یا جسور و غیره
نامههای فوق نمونههایی از ترکیب اسامی دوران رمهداری است که در شرق ایران و به خصوص مناطق خوارزم تا خراسان امروز رواج کامل داشته است. برخلاف نظر آذرگشسب شتر در محل سکونت زرتشت بسیار اهمیت داشته و اصولاً این منطقه سرزمین تربیت شتر در عهد باستان بوده است
ترکیب نامهای خاص و اسامی افراد با اسب و گاو و شتر برای افتخار به حیوانات نبوده است بلکه این یک عادت و رسمی بوده است.[18]
نام زرت- اوشتر که در گاتاها به طور آشکار ذکر شده مسلماً ترکیبی است با نام شتر و میتواند همان معنای دارنده شتر زرگون باشد، همانگونه که فرشاوشتره در گاتاها فرشه به معنی درخشنده و شفا داده شده تعبیر کردهاند و برخی نیز جسور و تیز . آذرگشسب که خود به نام فرشوشته و قرابت آن با نام زرتشت توجه دارد مینویسد
« در اوستا فقط به دو نام برخورد میکنیم که با اوشتر ختم میشود و این دو یکی زرتشت و دیگری فرشوشتر است و در هر دو مورد اوشتره معنی روشنایی را میبخشد .»
حال اگر به زرتشت به دلیل پیامبریش لقب آن که در سرش هالهای از نور داده شده است، به فرشاوشتره چه کسی و به چه مناسب کنیه درخشندگی و نورانی شدن داده است؟ بهترین تعبیری که میتوان برای نام زرتشت کرد، داشتن ارتباط با شتر است و صاحب شتر زرگون به حقیقت نزدیکتر است و در پیام زرتشت کوچکترین نشانی از ستارهپرستی یا حتی احترام و توجه به ستاره وجود ندارد
اسپیتامه، برخلاف برداشت برخی از محققین ایرانی، نام اصلی زرتشت نیست بلکه نام خانواده زرتشت میباشد و آن را بسیار سفید و پاک معنی کردهاند. اسپنتمان به معنی مقدس و پاک است و چون جدّ زرتشت شخصی بسیار زاهد و پرهیزگار بود زرتشت خود را از خاندان اسپنتمان میخواند.[19]
اگر زرتشت لقب او باشد پس از بعثت چه کسی این کنیه را به او عطا کرده است ؟ اگر بپذیریم که اهورامزدا به او کنیه نورانی داده است پس میبایستی در گاتاها قبل از اینکه به رسالت خوانده شود با نام اسپیتمه از او نام برد[20]
«زرتشت را در مکانها و زمانهای مختلف به نامهای زرتشت،زرتوشت، زردشت، زرتوشترا ،زاراروس، زراوسترا، زاراآدوس، زاراهوشت، زردوهشت و غیره نامیدهاند ولی نام واقعی او همان است که به صراحت در گاتاها ذکر شده و آن زرتاوشتره یا مخفف آن زرتشت است.»[21]
1-9-4-زادگاه و موقعیت جغرافیایی و سکونت زرتشت
احمد بن یحیی بن جابر بلاذری در کتاب فتوح البلدان در صفحه 464 مینویسد : « ارومیه شهری است کهن، که به زعم مجوسان ؛ زرتشت بزرگ ایشان از آن شهر برخاسته است»[22]
منابع پهلوی نیز برآنند که دین مزدیسنی به زرتشت در ایرانویچ[23] ابلاغ و اعلام شد و ایرانویچ را همان منطقه آذربایجان میدانستند. بعدها عدهای از محققان نواحی خوارزم را ایرانویچ به شمار آوردهاند[24]
درباره وطن زرتشت نیز نظریات محققین یکسان نیست
نیبرگ بر این باور است که موطن اصلی زرتشت خوارزم و گاتاها در شهر ری یا راگا نوشته شده است
بارتولومه زادگاه زرتشت را شمال غربی ایران میداند که مکتب خود را در آذربایجان پایهگذاری کرده و آنگاه به اجبار به شرق ایران منطقه شمال خراسان فرار نموده است. او سپس در منطقه حکومت ویشتاسب استقرار یافته و دین زرتشت از این ناحیه به سرزمینهای دیگر نفوذ یافته است. بارتولومه با تکیه بر نامهایی که در اوستا به کاربرده شده و انطباق آنها با موقعیت کنونی قطعی میداند که منطقه گسترش دین زرتشت در اطراف دریاچه هامون و شمال افغانستان گسترش یافته است
پرفسور گلدنر، شرقشناس شهیر آلمانی اظهار نظری شبیه بارتولومه دارد
مولتون معتقد است که زبان گاتاها لهجه قدیمی بسیار خاصی است که متعلق به مناطقی بین پارتیا و ایندوس میباشد که میتوان تقریباً سیستان کنونی را دانست و سیستان قدیم در ضمن برای دامداری و زراعت بسیار آمادگی داشت و به فضای گاتاها بسیار نزدیک است و زرتشت را متعلق به این منطقه حدس میزند[25]
جکسون نیز نظری شبیه بارتولومه ارائه میدهد و بر این عقیده است که پدر زرتشت اهل آذربایجان و مادر او آذری بوده است و زرتشت مجبور شده به شرق ایران مهاجرت کرده و گاتاها را در شرق تنظیم نموده است
هرتسفلد ، خاورشناس آلمانی زرتشت را از خانواده سلطنتی مادها دانسته و زادگاه او را در غرب ایران، محل سکونت قبایل مادی حدس میزند که به علت مخالفت ، با اشراف مادی محاکمه و سپس به شرق ایران تبعید شده است
آلتهیم موطن زرتشت را در شمال شرقی ایران، سرزمین باکتریا حدس میزند .هنینگ ، شرق شناس آلمانی زادگاه و محل اعلام پیام زرتشت را شمال شرقی ایران میداند .کریستنسن، دانشمند دانمارکی نیز شرق ایران را موطن زرتشت میداند[26]
لومل خوارزم یا خیوه را ، که در شمال افغانستان کنونی است ، زادگاه زرتشت میداند و معتقد است علت آنکه برخی به اشتباه موطن او را در غرب ایران حدس زدهاند آن است که ری یاراگا و آذربایجان مراکز مهم دین زرتشت در قدیم به شمار میرفته است ولی این مناطق به هیچ وجه با فضای اوستا قابل تطبیق نیستند . مغان یا روحانیون دین زرتشت در دورههای پس از او به جامعه غرب ایران تعلق داشته و مادی الاصل بودهاند و دین نیز در زادگاه این روحانیون توسعه یافته است، به خصوص در آذربایجان که مرکز آتش پرستی بوده و نام آن نیز از آتر سرچشمه گرفته است
هرتل پدر داریوش را همان ویشتاسب گاتاها دانسته و بر این باور است که زرتشت در غرب ایران پرورش یافته و سپس به شرق ایران مهاجرت کرده، و در دربار ویشتاسب پدر داریوش و حاکم باکتریا(باختر) از حمایت او برخوردار گردیده است
هومباخ، زبان شناس و خاورشناس آلمانی از مطالعه در زبان گاتاها زادگاه زرتشت را به طور حتم شمال شرقی ایران تعیین میکند
شدر موطن زرتشت را در شمال شرقی سرحدات ایران و در ترکستان شرقی (تقریبا نواحی دریاچه آرال) حدس میزند. او بر این عقیده است که زرتشت هرگز به ایران کنونی قدم نگذاشته ، و روایات مربوط به فعالیت او در غرب ایران و سرزمین آذربایجان و حتی در افغانستان همه حکایاتی است که جنبه روایت داشته و بعدها شکل گرفته است.او بر این باور است که مغان یا روحانیون مذهب زرتشت پس از او به غرب مهاجرت کرده و دین زرتشت را به آذربایجان و دیگر مناطق غربی ایران توسعه دادهاند[27]
«ویدن گرن مینویسد شواهدی که در دست است موطن زرتشت را حدود خوارزم ، باکتریا و سغدانیا در اطراف دریاچه آرال مشخص میسازد. تجزیه و تحلیل زبان گاتاها در تحقیقات مدرن ما را به این نتیجه قطعی هدایت میکند که این زبان مسلماً به شرق ایران تعلق دارد. مطالب و فضای گاتاها نیز در بررسیهای اخیر معرف این است که در شرق ایران تنظیم شده است
بویس شمال شرقی ایران و مناطق اطراف خوارزم که نواحی سغدیا، باختر، فرقاته ، پارت را در بر میگیرد و امروز جمهوریهای ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ترکمنستان شوروی است ، موطن زرتشت پذیرفته و معتقد است که زبان گاتاها لهجه شرقی است که حتی تا قرن دوم میلادی هم در خوارزم صحبت میشده است.» [28]
طبق تحقیقات جدید سرزمین زرتشت و محل تاثیر او را باید در شمال افغانستان تعیین کرد.رودلف محقق آلمانی مینویسد که مطالعات و بررسیهای دقیق زبان شناسی زادگاه زرتشت را در شمال شرقی ایران قطعی میسازد.ایلرس دانشمند آلمانی نیز شمال شرقی ایران را زادگاه زرتشت میداند
زولتسر، خاورشناس آلمانی در بررسی و مطالعات خود به این نتیجه رسیده است که تا قرن اخیر نظریهای که در زمان ساسانیان از طرف نظریهپردازان زرتشتی بیان میشد و طبق آن زرتشت از شمال غربی ایران و سرزمین مادها یا آذربایجان ریشه گرفته بود مورد قبول قرار میگرفت. اخیراً ثابت شده است که این تصور فقط پایه سیاسی داشته و فقط یک ابداع بوده است[29]
بررسیهای زبان شناسی مدرن به خصوص نشان میدهد که زبان گاتاها متعلق به شرق ایران بوده است نه غرب. امروز پژوهشگران جدید زرتشت را به خوارزم یا خراسان قرون وسطی نسبت میدهند که شامل هرات و مرو و مشهد هم بوده است . از سرودهای گاتاها این نتیجه گرفته میشود که زرتشت هنگامی که از زادگاه خود فرار میکند زیاد دور نمیشود و محل واقعی ویشتاسب را در باکتریا یا حوالی بلخ کنونی باید حدس زد
نویسندگان تاریخ عصر اوستا، گیگر، اشپیگلویندیشمان مینویسند «که اغلب مورخان رومی زرتشت را به بلخ نسبت دادهاند . این محققان نیز با بررسی خود به همان نتیجه میرسند که شمال شرق ایران زادگاه زرتشت بوده است.»[30]
تقریباً همه دانشمندانی که محل تولد زرتشت را در غرب ایران دانستهاند تحت تأثیر روایات سنتی و اسطورههای مذهبی قرار گرفته و هیچگونه مدرکی جز این روایات ارائه نکردهاند، در حالی که امروزه مسلم شده است که این منابع به هیچوجه اصالت ندارند ، و حتی خود این محققین نیز این واقعیت را تأیید میکنند[31]
محققانی که زادگاه زرتشت را غرب ایران حدس زدهاند منطقه تأثیر او را قاطعانه در شمال شرقی ایران و نواحی بلخ و خوارزم پذیرفتهاند . ویشتاسب و عشیره او متعلق به نواحی خوارزم و باکتریا بوده است و در این واقعیت همه نظر یکسانی دارند
با یک تجزیه و تحلیل منطقی میبینیم که مهاجرت زرتشت از آذربایجان به بلخ غیر عملی است . در مطالعات زبان شناسی قرن بیستم این نتیجه قطعی شده که زبان گاتاها و وداها به هم بسیار شبیه میباشند. در ضمن مسلم است که لهجه گاتاها با لهجه آریاهای غرب به هیجوجه مانند هم نیست بلکه با زبان مردم خوارزم قدیم شباهت دارد که به کلی از بین رفته است. از این بررسی نتیجهگیری میشود که گاتاها در بین مردم خوارزم تنظیم و توسعه یافته است
حال آیا امکان داشته است که زرتشت در بین مردم آذربایجان پرورش یافته، به پیامبری مبعوث و پیام خود را اعلام کرده باشد ولی پس از سالها کوشش بینتیجه به بلخ و خوارزم مهاجرت نموده باشد ؟
اولاً : از مطالب گاتاها برمیآید که زرتشت در خانواده ویشتاسب به زبان آنان سخن میگفته و اگر زرتشت تا چهل و دو سالگی در آذربایجان به سر برده باشد به هیچوجه برای او امکان نداشته است به روانی در بین آنان و به لهجه محلی مردم خوارزم شعر بسراید، همانگونه که برای حضرت محمّد (صلّی الله علیه وآله و سلّم) نیز آسان نبود به ایران مهاجرت کند و به زبان فارسی قرآن را بیان نماید. بزرگترین عامل نفوذ این پیامبران، بیان شیوا و زیبای آنهاست، به همین جهت نیز محمّد (صلّی الله علیه وآله و سلّم) معجزه خود را قرآن نامیده است . به زرتشت نیز در بعثت از جانب اهورامزدا به جای قدرت و کرامت و اعجاز، کلام روان و زیبا عطا می شود. زرتشت هرگز قادر نبود در بین راه ارومیه به خوارزم لهجه خوارزمی یاد بگیرد و پیام خود را از زبان آذربایجانی به زبان محلی بلخ برگرداند، آن هم به صورت شعر نغز و سرود زیبا
ثانیاً : فاصله بین ارومیه تا خوارزم چند هزار کیلومتر بیراهه پر از کوه و صحرا و موانع سخت طبیعی است و در این دوران بعید به نظر میرسد که نه راهی و نه وسیلهی مسافرتی وجود داشته باشد بنابراین عاقلانه نیست که یپذیریم که زرتشت این منطقه را برای مهاجرت انتخاب کرده باشد[32]
ثالثاً : مدارک تاریخی مسلّم شاهد بر آن است که نواحی غربی ایران قبل از هزاره اول ق.م تحت نفوذ تمدن بابلی و آشوری قرار داشته است و اگر زرتشت در چنین محیطی پرورش یافته باشد مسلماً باید در گاتاها اثری از فرهنگ و تمدن بابل را مشاهده کرد و حداقل نام و نشانی از آن یافت در حالی که در این سرودها کوچکترین اثری از این فرهنگ وتمدن ایشان یافت نمیشود[33]
رابعاً : روایات سنتی و آنهایی که با تکیه بر این روایات، مدعی هستند زادگاه زرتشت غرب ایران است و سپس به شرق مهاجرت کرده است، هیچگونه مدرک و دلیلی قاطعی برای اثبات نظر خود ارائه نمیکنند و دلیلی ندارد که یک چنین ادعای نامعقول را بر راه حل طبیعی و ساده و معقول که متکی به دلایل منطقی است، ترجیح دهیم
از تجزیه و تحلیل فوق نتیجه گرفته میشود که زرتشت در منطقهای در اطراف دریاچه آرال در بین آریاییهای که اجداد مهاجران هند و ایران بودهاند، زندگی میکرده است. نام زرتشت به طوری که قبلاً توجیه شد خود یکی از دلایل بارز وابستگی او به منطقه باختر یا باکتریاست، زیرا در ادوار بسیار قدیم نام افراد به زادگاه و رسوم و آداب معمول وابستگی شدیدی داشته است. زبان او نیز نشانه نزدیکی او با مردم این منطقه و گویندگان وداهاست. مهاجرت زرتشت یا فرار او نیز در همان مناطق صورت گرفته است و از عشیرهای به عشیره دیگر و یا روستایی به روستای دیگر رخ داده است و ممکن است همانطور که نیبرگ حدس میزند مهاجرت زرتشت از حوالی سیحون به منطقه کناره جیحون صورت گرفته باشد. هر چند که نقطه خاصی در این محدوده حائز اهمیت نیست[34]
10-اوستا و بخشهای آن
کتاب زرتشتیان اوستا نام دارد که در گذر زمان، توسط موبدان زرتشتی به خصوص تا دوره اسلام به آن اضافاتی شده و با دخل و تصرّف در آن از صورت اولیه خود خارج شده است ولی قسمتی که اثر مسلم زرتشت است «گاتها» میباشد که اکنون در میان کتاب یسنا جای دارد. گاتاها دارای 17 هات یا بخش یا فصل است که شامل 5 بخش اَهنَوَد، اُشتَوَد، سپنتمد و هُوَخشتَر و وَهشتوایشگات میباشد[35]
اوستا پیش از اسلام به بیست و یک نسک یا کتاب تقسیم میشد ولی پس از اسلام بسیاری از نسکهای آن گم شد و اوستای موجود به شرح زیر به پنج کتاب تقسیم گردید[36]
نخست : کتاب یَسنا که به معنی نیایش است و سرودهای گاتها که قدیمیترین قسمت کتاب اوستا در این جزء قرار دارد. یسنا کهنترین و مهمترین بخش اوستاست و شامل هفتاد و دو فصل یا هائیتی یا هات میباشد که هر کدام از فصول برای خود سربخش و عنوانی دارد
بنا به باور موبدان و تأیید کتاب اوستا و اوستاشناسان از هات بیست و هشت تا سی و چهارم و چهل و سوم تا پنجاه و سوم به مناسبت نامی که دارد و زبان و فرهنگی که بر آن حاکم است، کتاب «گاتها» نامیده میشود که برداشت اشوزرتشت را از پیامهایی که اهورامزدا به او الهام نموده، به صورت شعر و با خطی بسیار کامل به نام خط دین دبیره نوشته شده است[37]
اوستا، الفبای مخصوص و صدادار دارد که آن را دین دبیره میخوانند به معنای خط دین است[38]
البته اوستا به زبان فارسی نیز ترجمه شده است که مشهورترین ترجمه نوشته استاد ابراهیم پورداوود است که ایشان کتابهایی مانند گاتاها، سرودزرتشت؛ یسنا جلد یک و جلد دو؛ یشتها جلد یک و جلد دو، ویسپرد و خرده اوستا را به نگارش درآورده است. و همچنین موبد فیروز آذرگشسب گاتها سرودهای زرتشت را در دو جلد به نگارش درآورده است. و آقای علی اکبر جعفری نیز ستوتیسن را که ترجمه اوستا است به نگارش درآوردهاند. از دیگر ترجمهها میتوان از کتاب خرده اوستا ترجمه و تفسیر موبد اردشیر آذرگشسب و گنجینه اوستا نوشته هاشم رضی را نام برد
گاتاها یک سرود مذهبی و عرفانی است وبه طور قطع مفاهیم واشاراتی که در زمان زرتشت مطرح بوده با مطالب امروز اختلاف دارد، به خصوص که زبان شعر اصولاً قابل تأویل و تفسیر است و در تعبیر اشارات نمیتوان فقط به معانی ظاهری توجّه کرد. برای رفع این اشکال باید به هدف کلی زرتشت آشنا شد و مشکلات را با توجه به آن مفاهیم اصلی توجیه نمود
اوستای متأخر به نام دین زرتشت جنگ بین اورمزدا و اهریمن را بیان میکرد و ایزدان و دیوان را در مقابل هم قرار میداد. سراسر ادبیات اوستایی پر از برخوردهای بین سپاه خیر و شر، نور و تاریکی، ایزدان و دیوان است. به طور حتم کسی که با این ادبیات تغذیه فکری شود هرگز نخواهد توانست بدون پیش داوری در گاتاها قضاوت کند. برای توجیه گاتاها و پیام زرتشت باید به کلی اوستای متأخر را فراموش کرد و فقط به گاتاها پرداخت [39]
البته درباره اوستا نیز مجهولات فراوان است که آیا اساساً اوستا قبلاً تدوین شده بود؟ اگر تدوین شده بود چه زمانی این تدوین صورت گرفته است؟
در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران آقای مرتضی مطهری اینگونه می نویسد
«بعضی معتقدند که اوستا در دوره هخامنشی مدون بود و با حمله اسکندر از میان رفت و یا اسکندر آن را سوزاند . البته معروف میان مورخین شرقی همین است که اسکندر اوستا را سوزانده است ولی مسأله سوزانیدن اسکندر از نظر محققین امروز غربی مسلّم و مورد اتفاق نیست؛ عدهای همین قدر میگویند با حمله اسکندر اوستا دچار پریشانی و پراکندگی گردید. در دوره اشکانی مجدداً در صدد جمع آوری اوستا برآمدند، ولی قدر مسلّم این است که در آغاز ظهور ساسانیان اوستا مرتب و مدون نبوده است و به دستور اردشیر، یکی از روحانیان زرتشتی از نو اوستا را مرتب میسازد، اما آن روحانی براساس چه مدرکی این کار را کرد؟ البته معلوم نیست. اوستای ساسانی با اوستای اصلی چقدر انطباق دارد چقدر اختلاف دارد؟ باز هم معلوم نیست. آنچه معلوم است این است که اختلاف فراوانی میان آنها بوده است. چرا همه اوستای ساسانی باقی نیست و فقط قسمتی از آن باقی است؟ این نیز معلوم نیست.»[40]
دوم : یَشتها، به معنی ستایش و قربانی دادن است و آن بیست و یک فصل است[41]
کلمه یَشت به معنی ستایش بسیار میباشد که تنها در مورد اهورامزدا و امشاسپندان و ایزدان (ستودنیها ) به کار میرود این بخش از اوستا هم به زبان شعر است ، شعری که، یعنی پر از استعاره، بزرگنمائی، ستایشهای بسیار غلوگونه و سایر ویژگی شعرهای حماسی، همانند شعرهای عارفانه شعرای نامدار ایران است این اشعار در توصیف عوامل طبیعت مانند، خورشید و ماه و آتش و آب و قوای ماورای طبیعت مانند ایزدان و امشاسپندان و حتّی درباره اهورامزدا میباشد[42]
سوم : ویسپرد (Visparad) که همه ردان و بزرگان معنی شده است این بخش از اوستا نقل قول و برداشتی است از یَسنا و دارای بیست و سه کرده یا فصل است[43]
چهارم : وندیداد (Vi.Daeva.Data) یا وی دیوداد، به معنی قانون ضددیو میباشد و آن بیست و دو فصل است [44]
وندیداد قوانین شرعی زرتشتیان زمان اشکانیان را به گونهای بیان کرده است که برای زرتشتیان مقدس باشد تا در اجرای بندهای آن با تمام وجود بکوشند و فقه و شریعت و آداب طهارت و کیفرها و توصیههای بهداشتی و پزشکی را مطرح مینماید و با وجودی که از مطالب بسیار خردمندانهای برخوردار است که از دانش زمانه خویش بسیار جلوتر میباشد، ولی بسیاری از بخشهای این کتاب با روح مکتب و دین اشوزرتشت سازگاری کامل ندارد[45]
پنجم : خرده اوستا به معنی اوستای کوچک است که مشتمل بر دعاهای روزانه میباشد[46]
خرده اوستا که در زمان شاهپور دوّم پادشاه ساسانی (400میلادی) به وسیله موبد موبدان «آذرباد مهر آسپند»[47] فراهم شده تا زرتشتیان بتوانند مراسم شادی و سوگ و آداب مذهبی و نمازها را بگونه یکنواخت به عمل آورند. بعدها به زبان «زند» و سپس با افزودن توضیحات در پاورقی «پازند» نیز مطالب زیادی به این کتاب افزوده شده و به صورت کتاب مناجات زرتشتیان میباشد[48]
پس از گاتها که کتاب آسمانی زرتشتیان است و به زبانی بسیار کهن نوشته شده که زبان اوستائی گفته میشود تا خرده اوستا که خیلی از بندهای آن به زبان پارسی است مجموعا اوستا گفته میشود یعنی اوستا مجموعه کتاب و سنت و ادبیات و تاریخ و فرهنگ و باورها و مناجات و خلاصه مذهب و فرهنگ زرتشتیان را تشکیل می دهد[49]
11- آداب و رسوم
