ایران داکیومنت

دنلود رایگان پایان نامه

ایران داکیومنت

دنلود رایگان پایان نامه

  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله روش‌شناسى فلسفه اسلامى تحت word دارای 59 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله روش‌شناسى فلسفه اسلامى تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله روش‌شناسى فلسفه اسلامى تحت word

چکیده  
مقدّمه  
1 روش برهانى  
تعریف «برهان»  
مبادى برهان  
اقسام برهان  
برهان مورد استفاده در فلسفه  
2 روش شهودى (استفاده از مکاشفه و کشف عرفانى)  
تأثیر روش شهودى در فلسفه اسلامى  
3 روش نقلى  
جمع‌بندى  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله روش‌شناسى فلسفه اسلامى تحت word

ـ ابن‌سینا، الاشارات و التبیهات، قم، البلاغه، 1383، ج 1و2

ـ ـــــ ، الشفاء، الجمهوریه العربیه المتحده، وزاره الثقافه و الإرشاد، 1385ق، ج 9

ـ ایزوتسو، توشى هیکو، بنیاد حکمت سبزوارى، ترجمه سید جلال‌الدین مجتبوى، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه مک‌گیل با همکارى دانشگاه تهران، 1359

ـ بهمنیاربن مرزبان، التحصیل، تصحیح مرتضى مطهّرى، تهران، دانشگاه تهران، 1349

ـ جرجانى، سیدشریف‌بن محمّد، التعریفات، تهران، ناصرخسرو، بى‌تا

ـ جوادى آملى، عبداللّه، «چیستى فلسفه اسلامى»، قبسات 35 (بهار 1384)، 5ـ10

ـ ـــــ ، رحیق مختوم «شرح حکمه المتعالیه»، قم، اسراء، 1382

ـ خسروپناه، عبدالحسین، «نظریه بداهت در فلسفه اسلامى»، ذهن 24 (زمستان 1384)، 45ـ76

ـ سبزوارى، ملّاهادى، شرح المنظومه، تهران، ناب، 1369، ج 1 (به نقل از: نرم‌افزار نورالحکمه)

ـ سلیمانى‌امیرى، عسکرى، جزوه «منطق»، قم، دانشگاه باقرالعلوم(ع)، بى‌تا

ـ ـــــ ، سرشت کلیت و ضرورت، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1378

ـ سهروردى، شهاب‌الدین یحیى، سه رساله، تصحیح و مقدّمه نجفقلى حبیبى، تهران، بى‌نا، 1397ق

ـ ـــــ ، مجموعه مصنفّات شیخ اشراق، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى، و مطالعات فرهنگى، 1380، چ سوم، ج 1و2

ـ شهرزورى، شرح حکمه‌الاشراق، تصحیح و مقدّمه حسین ضیائى تربتى، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، 1380، چ دوم

ـ شیرازى، قطب‌الدین، شرح حکمه‌الاشراق، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، 1383

ـ طباطبائى، سید محمّدحسین، البرهان، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1371

ـ ـــــ ، بررسى‌هاى اسلامى، به کوشش سیدهادى خسروشاهى، قم، دارالتبلیغ اسلامى، 1316ق

ـ ـــــ ، نهایه الحکمه، قم، مؤسسه‌النشر الاسلامى، 1424، چ هجدهم

ـ طوسى، خواجه نصیرالدین، اساس الاقتباس، تهران، دانشگاه تهران، 1361

ـ ـــــ ، الجوهر النضید فى شرح منطق التجرید، قم، بیدار، 1363

ـ عبودیت، عبدالرسول، درآمدى بر نظام حکمت صدرایى، قم مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى / تهران، سمت، 1385، ج 1

ـ عشّاقى اصفهانى، حسین، وعایه‌الحکمه فى شرح نهایه‌الحکمه، قم، المرکز العالمى للدراسات الاسلامیه، 1382

ـ فارابى، ابونصر، المنطقیات، قم، کتاب‌خانه آیه‌اللّه مرعشى نجفى، 1408، ج 1

ـ فیّاضى، غلامرضا، التعلیقه على نهایه‌الحکمه، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى 1، 1381، چ سوم، ج 1

ـ مصباح، محمّدتقى، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1379، چ دوم، ج 1

ـ ـــــ ، تعلیقه على نهایه الحکمه، قم، مؤسسه درراه حق، 1405

ـ ـــــ ، شرح برهان شفاء، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى 1، 1384

ـ مطهّرى، مرتضى، مجموعه آثار، تهران، صدرا، 1377، ج 6

ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، الحکمه المتعالیه فى الاسفار الاربعه العقلیه، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1410، ط. الرابعه، ج 1ـ9

ـ ـــــ ، الشواهد الربوبیّه، مقدّمه و تصحیح سید جلال‌الدین آشتیانى، قم، بوستان کتاب، 1382، چ سوم

ـ ـــــ ، العرشیه، تصحیح و ترجمه غلامحسین آهنى، تهران، مولى، 1341

ـ ـــــ ، المبدأ و المعاد، تهران، بنیاد حکمت اسلامى صدرا، 1381

ـ ـــــ ، المشاعر، به اهتمام هانرى کربن، تهران، کتاب‌خانه طهورى، 1363، چ دوم

ـ ـــــ ، التنقیح فى المنطق، تهران، بنیاد حکمت اسلامى صدرا، 1378

ـ ـــــ ، اللمعات المشرقیه، تهران، آگاه، 1362

چکیده

این مقاله درصدد است تا با تکیه بر آراء صاحبان اصلى سه مکتب مشّائى، اشراقى، و صدرایى، به بررسى روش‌هاى به کار رفته در فلسفه اسلامى بپردازد. در نخستین بخش روش برهانى، انواع مبادى برهان و معیار مبدأى برهان مورد بررسى است. امکان استفاده از مبدئى دیگر در برهان، نتیجه‌اى است که از تحلیل نظرات فیلسوفان و منطق‌دانان به دست مى‌آید. در پایان این بخش، برهان مورد استفاده در فلسفه بررسى مى‌گردد. دومین بخش به روش شهودى و چگونگى دیدگاه فیلسوفان نسبت به مقوله «کشف» و استفاده از آن در فلسفه، اختصاص دارد. نحوه نقش‌آفرینى روش شهودى در فلسفه اسلامى و تأثیرات آن بر فلسفه، دنباله مباحث این قسمت را تشکیل مى‌دهد. در سومین بخش، امکان به کار بستن روش نقلى و قالب استفاده از آن توسط فیلسوفان در فلسفه اسلامى مورد بررسى قرار مى‌گیرد و در نهایت، جمع‌بندى مطالب و چند پیشنهاد در جهت شکوفاتر شدن فلسفه اسلامى ارائه مى‌گردد

کلیدواژه‌ها : روش‌شناسى، بر هان، روش برهانى، روش شهودى، روش نقلى، فلسفه اسلامى، مکتب مشّائى، مکتب اشراقى، مکتب صدرایى

 

مقدّمه

هر علمى داراى روش یا روش‌هایى است که در آن مورد استفاده قرار مى‌گیرد. فلسفه نیز به عنوان یک دانش، داراى روش یا روش‌هاى مخصوص به خود است. باید دانست که مراد از «روش» به طور عام، مجموعه ابزارهایى است که ابتدا در مقام اصطیاد و گردآورى، و به دنبال آن، در مقام داورى و سنجش مسائل علم استفاده مى‌شود، یا شیوه چینش و پردازش و تبیین مسائل علم است. روش‌شناسى علم هم به شناخت روش‌هاى علم و بررسى و نقد آنها مى‌پردازد

فلسفه اسلامى داراى سه مکتب و نظام اصلى یعنى مشّائى، اشراقى و صدرایى است، هرچند شاید قرار دادن همه فلاسفه اسلامى در این سه نظام و یافتن نقاط مشترک براى آنها کمى مشکل باشد. این مقاله با تکیه بر نظرات صاحبان اصلى این مکاتب،1 به روش‌شناسى فلسفه اسلامى پرداخته است

به طور کلى، فلاسفه و اهل منطق اسلامى فلسفه را به عنوان دانشى عقلى قلمداد کرده‌اند و بنابراین، روش آن را تعقّلى و برهانى دانسته‌اند. به عبارت دیگر، آنان فلسفه را «هستى‌شناسى عقلى»2 نامیده‌اند. حال باید بررسى شود که آیا این ادعا درست و آنچه محقق شده واقعآ همین

است؟ یعنى: آیا فلاسفه اسلامى در مباحث فلسفى خود، فقط از روش برهانى بهره برده‌اند، یا از روش‌هاى دیگرى هم استفاده شده است؟ در صورتى که گزینه دوم صحیح باشد مى‌توان با نظام‌مندتر کردن روش‌ها و روشن‌تر کردن آنها، روش فلسفى را گسترش داد که این خود نوعى گشایش براى پویایى هرچه بیشتر فلسفه اسلامى است

در ادامه، انواع روش‌هایى که از لابه‌لاى عبارات فیلسوفان مذکور استقصا شده است، ذکر مى‌شود. البته ذکر این نکته لازم است که این روش‌ها با استقراى ناقص به دست آمده و احتمال وجود روش‌هاى دیگرى، که توسط فیلسوفان به کار گرفته شده باشد، دور از واقعیت نیست

1 روش برهانى

فلسفه از علوم یقینى است. از این‌رو، روشى که در آن مورد استفاده قرار مى‌گیرد نیز باید به یقین منتهى گردد. روش برهانى مفید چنین فایده‌اى است. استفاده از روش برهانى میان هر سه مکتب اصلى فلسفه اسلامى مشترک است، ولى در این میان، مشّائیان بیشتر بر این روش تکیه دارند. به همین دلیل، این مقاله در توضیح روش برهانى، بیشتر از آثار ابن‌سینا و تابعانش سود جسته و البته به گفتارهایى از فلسفه اشراق و نظام صدرایى نیز کم و بیش اشاره کرده است

تعریف «برهان»

شیخ‌الرئیس در کتاب الشفاء، در تعریف «برهان» چنین مى‌گوید: «البرهان قیاس مؤتلف یقینى.»3 در این تعریف، قیاس نسبت به برهان به منزله جنس است و شامل قیاسات شعرى، خطابى، جدلى، و مغالطى نیز مى‌شود و «مؤتلف من یقینیات» به منزله فصل برهان است.4 مراد از «یقین» آگاهى نسبت به قضیه‌اى است که در آن باور داشته باشیم محمول براى موضوع ثابت است، در حالى که امکان ندارد محمول براى موضوع ثابت نباشد. بهمنیار در این زمینه مى‌نویسد

و الیقین هو أن یتصور أنّ الشىء کذا و یتصور معه بالفعل و القوّه القریبه من الفعل أنّه لایمکن أن لا یکون کذا

بجاست به تعریفات دیگرى از «برهان» نیز اشاره کنیم. بهمنیار چنین آورده است: «و البرهان من الجمله ما یکون مؤلّفا من یقینیات لإنتاج یقینى.»6 در کتاب تعریفات میرسید شریف جرجانى آمده است: «البرهان هو القیاس المؤلّف من الیقینیات.»7 خواجه نصیرالدین طوسى در اساس الاقتباس مى‌نویسد

برهان قیاسى بود مؤلّف از یقینیات تا نتیجه یقینى از او لازم آید بالذات و بالضروره

فارابى گفته است

فالبرهان على الاطلاق هو القیاس الیقینى الذى یفید بذاته لا بالعرض، وجود الشىء و سبب وجوده معآ

شیخ اشراق هم در کتاب حکمه‌الاشراق چنین آورده است

أنّ العلوم الحقیقیه لایستعمل فیها إلّا البرهان و هو قیاس مؤلّف من مقدّمات یقینیه

ملّاصدرا در التنقیح مى‌نویسد

القیاس إمّا أن یفید التخییل أو التصدیق؛ فالأول هو الشعر و الثانى إن أفاد یقینآ فهو البرهان

همان‌گونه که گفته شد، برهان از یقینیات تشکیل شده است. در اینجا، باید به این پرسش پاسخ دهیم که قضایاى یقینى چند دسته‌اند و چه ویژگى‌هایى دارند؟

مبادى برهان

مبادى برهان چند دسته از قضایا هستند که ویژگى اساسى آنها یقینى بودنشان است

مبادى به «تصوریه» و «تصدیقیه» تقسیم مى‌شوند و مبادى تصدیقیه همان مقدّمات است. «مقدّمه» بر قضایاى تشکیل‌دهنده قیاس، یعنى صغرا و کبرا، اطلاق مى‌گردد

در اینکه چند دسته از قضایا جزو مبادى برهان قرار مى‌گیرند، بین منطق‌دانان اختلاف نظر وجود دارد. فارابى دو دسته از قضایا را نام مى‌برد که به وسیله آنها یقین ضرورى حاصل مى‌شود

فالمقدّمات الکلّیه التى بها یحصل الیقین الضرورى لا عن قیاس صنفان: أحدهما الحاصل بالطباع، و الثانى الحاصل بالتجربه

شیخ الرئیس در کتاب الاشارات شش دسته را نام مى‌برد: 1 اوّلیات؛ 2 مشاهدات؛ 3،4و5 مجرّبات و آنچه با آن است که عبارت است از: حدسیات و متواترات؛ 6 قضایا قیاساتها معها (فطریات).14 البته ـ همان‌گونه که مشاهده مى‌شود ـ ابن‌سینا حدسیات و متواترات را به مجرّبات ملحق کرده و آن دو را جارى مجراى مجرّبات مى‌داند. وى در کتاب برهان شفاء نیز در جایگاه شمارش مبادى قیاس‌ها، نامى از «حدسیات» به میان نیاورده است

شیخ اشراق هم وقتى مواد قیاس‌هاى برهانى را برمى‌شمارد، از اولیات، مشاهدات و حدسیات نام مى‌برد. او معتقد است: مجرّبات و متواترات هم طبق قانون اشراق، داخل در حدسیات هستند

ملّاصدرا هم مواد برهان را این‌گونه برمى‌شمرد

و مادتهُ الیقینیات من الأوّلیات و المشاهدات و التجربیات و الحدسیات و المتواترات و الفطریات

براى یافتن علت اختلاف نظر میان منطق‌دانان در تعداد مبادى، لازم است معیار مبادى برهان را بررسى کنیم

معیار مبادى برهان : همان‌گونه که گفته شد، مبادى برهان باید یقینى باشند، اما ویژگى دیگرى هم باید داشته باشند. همان‌گونه که در کلام فارابى گذشت، او در مبدأ برهان بر نبود قیاس تأکید مى‌کند؛ یعنى نیازمند قیاس نباشد (لاعن قیاسٍ.) پس او حصول یقین بدون نیاز به قیاس و حدّ وسط را ملاک مبدأ برهان قرار داده است؛ اما ابن‌سینا باید ملاک دیگرى داشته باشد تا بتواند مقدّمات برهان را تعمیم داده، تعداد آنها را به شش قسم برساند. به نظر ابن‌سینا و تابعان او، معیار این است که حکم یقینى بدون زحمت استدلال به دست آید. در اساس الاقتباس آمده است

و این دو صنف، یعنى پنجم و ششم ]حدسیات و فطریات[، هرچند به حقیقت از مبادى نیستند، اما چون مستلزم قیاسى‌اند مفید حکم بى‌تجشّم کسبى، آن را از مبادى شمرده‌اند

بنابراین، به نظر خواجه، عدم تجشّم و رنج و زحمت استدلال در رسیدن به حکم، موجب مى‌شود تا آن را جزو مقدّمات برهان قلمداد کنیم. بر این اساس و با استفاده از روش استقرایى، منطق‌دانان به شش دسته از قضایا رسیده‌اند. در اینجا نیز همین شش دسته را مبنا قرار داده، به بررسى آنها مى‌پردازیم

الف. اوّلیات : ابن‌سینا در تعریف «اوّلیات» مى‌گوید: «اولیات قضایایى هستند که عقل ما به خودى خود و بدون واسطه سببى از اسباب خارج از عقل، آنها را تصدیق مى‌کند و ضرورى مى‌داند.»

ملّاصدرا در اسفار، «اوّلیات» را این‌گونه تعریف کرده است: اوّلیات همان بدیهیات هستند، غیر اینکه همان‌گونه که به حدّ وسط نیاز ندارند، به چیز دیگرى مثل احساس یا تجربه یا شهادت یا تواتر یا غیر اینها هم نیاز ندارند و تنها به تصور طرفین و تصور نسبت محتاجند

شیخ اشراق هم در تعریف «اوّلیات» آورده: آن است که تصدیق به آن تنها بر تصور حدود متوقف است و کسى پس از تصور حدود، نمى‌تواند آن را انکار کند

وى در تعریف خود، چگونگى تصدیق اوّلیات را روشن نموده، مى‌گوید: تصور حدود قضیه، ما را به تصدیق آن مى‌رساند

در تعریف رایج از «اوّلیات» گفته‌اند: صرف تصور موضوع و محمول براى صدور حکم و تصدیق به آن کافى است. اشکالى که به این تعریف وارد مى‌شود این است که شامل قضایاى شرطى اتصالى یا انفصالى نمى‌شود. از این‌رو، در تعریف جامعى از «اوّلیات» مى‌گوییم

اوّلیات به آن دسته از قضایایى اطلاق مى‌شود که صرف تصور موضوع و محمول و نسبت بین آن دو در حملیه، و تصور مؤلّفه‌ها و نسبت بین آنها در متصله و منفصله، کافى براى تصدیق باشد

به طور خلاصه، عقل در تصدیق به قضایاى اوّلى، جز به تصور اجزاى قضیه و نسبت بین آنها، به چیز دیگرى نیاز ندارد. البته در این میان، نظر دیگرى هم وجود دارد که معتقد است: در اوّلیات، همه قضایا از قبیل قضایاى تحلیلى هستند که مفهوم محمول آنها از تحلیل مفهوم موضوعشان به دست مى‌آید.23 به هر حال، اوّلیات از جمله قضایایى هستند که بین فلاسفه و منطق‌دانان در بدیهى بودن آنها و اینکه بدون استدلال و کسب و نظر به دست مى‌آیند، اختلافى نیست

آنچه منطق‌دانان و فلاسفه به عنوان مصادیق اوّلیات شمرده‌اند، عبارت است از: «اجتماع و ارتفاع نقیضین محال است»؛ «کل از جزئش بزرگ‌تر است»؛ «اشیاء مساوى با شىء واحد با هم مساوى‌اند»؛ «یک جسم در آن واحد، در دو مکان متباین قرار نمى‌گیرد»؛ «ضدین در محل واحد جمع نمى‌شوند»؛ «موجود، یا واجب است یا ممکن»؛ «فى‌الجمله، واقعیتى وجود دارد»؛24 و مواردى مانند اینها. در این میان، اصل «امتناع تناقض» از قضایایى است که اوّلى بودن آن در میان فلاسفه اسلامى، مسلّم است و آن را «اولى الاوائل» و «امّ القضایا» نیز نامیده‌اند.25 باید دانست که تصدیق همه اوّلیات در یک رتبه نیست؛ یعنى تصدیق برخى اوّلیات روشن و واضح است و به سرعت به ذهن مى‌آید، در حالى که برخى دیگر از آنها از این صفت خالى‌اند

ابن‌سینا در این‌باره مى‌نویسد

تصدیق در اوّلیات، تنها به تصور و توجه به ترکیب آنها بستگى دارد و از همین‌روى، برخى از اوّلیات براى همه آشکارند؛ زیرا تصوّر حدود آنها واضح و روشن است، و تعدادى دیگر از آنها اندکى پنهان هستند و نیازمند تأمّل؛ زیرا در تصور حدود آنها، خفا و عدم وضوح وجود دارد و وقتى تصور ناآشکار باشد تصدیق نیز ناآشکار خواهد بود و دریافت این قسم از اوّلیات براى اذهان فروزان و تیزهوشان سخت نیست

پس عدم وضوح در اجزاى قضایاى این قسم از اوّلیات، به اوّلى بودن آنها ضررى وارد نمى‌کند و با تدبّر در حدود قضیه و پیدایش تصور صحیح، تصدیق نیز حاصل مى‌شود

بسیارى از فلاسفه اسلامى اوّلیات را «بدیهى اولى» و سایر مبادى را «بدیهى ثانوى» نامیده‌اند. استاد مطهّرى بدیهیات اولیه و ثانویه را چنین تعریف مى‌کند

«بدیهى اوّلى» آن است که نه تنها احتیاج به استدلال و جست‌وجو کردن حدّ اوسط و تشکیل صغرا و کبرا ندارد، احتیاج به هیچ واسطه‌اى، حتى مشاهده و تجربه ندارد، بلکه تنها با عرضه شدن تصور موضوع و تصور محمول بر ذهن، کافى است که ذهن حکم جزمى خود را صادر کند و ـ به اصطلاح ـ تنها تصور محمول و موضوع کافى است براى جزم ذهن به ثبوت محمول براى موضوع؛ ولى «بدیهى ثانوى» آن است که تنها عرضه شدن تصور موضوع و محمول براى حکم کردن ذهن کافى نیست و هرچند احتیاجى به جست‌وجوى حدّ اوسط و تشکیل قیاس نیست، ولى مداخله احساس یا تجربه براى ادراک رابطه موضوع و محمول لازم است؛ مانند جمیع مسائل تجربى

ب. مشاهدات : مشاهدات قضایایى هستند که به واسطه حس به آنها مى‌رسیم. حواس ما به دو قسم تقسیم مى‌شوند: یکى حسّ ظاهر و دیگرى حسّ باطن. قضایایى را که با استفاده از حسّ ظاهر تصدیق مى‌شوند «محسوسات» و آنها را که با حس باطن تصدیق مى‌شوند «وجدانیات» مى‌نامند. البته در نام‌گذارى این دسته از قضایا، ابن‌سینا، شیخ اشراق و ملّاصدرا نام «مشاهدات» را برگزیده‌اند؛28 ولى خواجه نصیرالدین طوسى و علّامه حلّى بر آنها «محسوسات» نام گذاشته‌اند.29 این دو بزرگوار محسوسات را اعم از محسوسات ظاهرى و باطنى مى‌دانند


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ۹۵/۰۵/۲۷
  • علی محمدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | دانلود رایگان فایل |